آهنگ سرو و بید مرضیه

 سروی و بیدی بر لب جویی گرم سخن بودند
بی خبر از خود هر چه تو گویی چون دل من بودند

سرو خود آرا مست و طرب زا بر سر ناز آمد
بید کهن را دید و بگفتا کز تو چه باز آمد

من که تو بینی سرکش و سبزم
شاهد گلشن ایجادم
مست غرورم و آزادم من

کرده به قامت شور قیامت


عکس و بیوگرافی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ashlynvclyyi45 casa پس از باران دانلود آنلاین فایل های الکترونیکی آرلیس A اسکرابر تی وی hhdc جذب کردن فالور